بعد از مدتها..

سلام دوستان عزیز

مدتهاست که اینجا ننوشته ام زیرا وقتش را ندارم پسرها همه وقتم را پر میکنند حتی گاهی یادم میرود که کمی به خودم برسم.. اما همه وبلاگها را میخوانم مواقعی که عرفان را بغل میکنم برای خواباندن چشمهایم به مانیتور است و همانطور که لالایی میخوانم وبلاگها را هم میخوانم ولی نمیتوانم کامنت بگذارم.. این را گفتم که بدانید برایم با ارزش هستید و نوشته هایتان را دوست دارم..

از همه شما ممنونم که جویای حالم بودید در این مدت..

یک آدم مزخرفی کامنت گذاشته و هر چه لایق خود و خانوادهاش بوده نثار من و بچه هایم کرده.. در مدت4 سال وبلاگ نویسی این اولین باری است که کسی با چنین ادبیاتی برایم کامنت میگذاردو حال من برایش مینویسم که"دوست نامحترم از طریق آی پی و هزار دلیل دیگر شناختمت اما تو انقدر وجود و جسارت نداشتی که اسمت را بنویسی.. حال همه آن آرزوهایی که برای من و فرزندانم داشتی برای خودت دارم فقط خودت نه خانوادهات.. شنیده ایی که نفرین دو سر دارد یک سرش خود نفرین کننده را میگیرد.. پس مراقب باش شاید یک شب خوابیدی و تا ابد در خواب ماندی..."

چند پست بعدی را از فرزندانم خواهم نوشت تا کور شود هرآنکس که نتواند دید..


پ.ن:یاس عزیز بعد از مدتها دوباره در اینجا مینویسد.. خوشحالم به خاطر برگشتنشان زیرا هم شخصیتشان و هم نوشته هایشان را دوست دارم..امیدوارم که همیشه باشند و بنویسند ...